به ادامه بروید
به ادامه بروید
به ادامه بروید
مردی که هم نویسنده است، هم معلم است، هم کاپیتان است، هم پدر است و هم خان! است. اما در انبوه این کاغذها که جای عبور دستان اوست، تنها در مواجهه با "خود" او هستیم. این کاغذهای زرد و کاهی، آیینه روح پاک و وجدان فریادگر او هستند؛ مثل یک موسیقی ناب، با تمام اوجها و فرودهایش. آنجا که کاغذ روبرویش را خط خطی میکند و بر سر خود فریاد میکشد، و آنجا که با تمام سلیقه و حوصلهای که همگی از او سراغ داریم، خوشنویسی میکند. خیلی ساده، خیلی روشن، مثل همه زندگیاش.
ایسته دیدم که از میان انبوه دستنوشتهها هر آنچه مرتبط با جلسات داستاننویسی مسجد جوادالائمه(ع)، جشنواره شهید حبیب غنیپور و فرایند خلق رمانهای اسماعیل و گرگ سالی بودند، انتخاب کنم. این انتخابها،گاه در حد یک جمله و گاهی مبسوطتر، به ترتیب زمانی درج شدهاند. تفسیر و تبین ویژگیهای این مجموعه را به وارثان اندیشههای او واگذار میکنم.
... باید بروم به مسجد. جلسه قصه ده، نه سال از عمرش میگذرد. ولی حس میکنم دیگر کشش ندارم. دوستتر میدارم که در خلوت اتاقم مطالعه کنم. ولی بچهها هم از من انتظار دارند.
با مکافاتی(و کمی خستگی، آخر دو شب است که خوب نمیتوانم بخوابم) به جلسه قصه رسیدم. کاتب خیلی از کارهای ترجمه شده یاشار کمال را خوانده است. ماشاالله حسابی پیش میرود. خیلی خوشحالم.
دیشب جلسه دوشنبه شب مسجد بود. محمد ناصری قصه خواند. مدتها بود که ننوشته بود. ماهها و شاید هم سالی میشد که چیزی نخوانده بود. خیلی نگرانش بودم. بیشک از اصولیترین و سلیمالنفسترین دوستانم است. از سالهای پیش میشناسمش. از زمانیکه پسر بچه کوچکی بود و به کتابخانه مسجد میآمد، تا به امروز که دانشجو و معلم است. به عقیدهام نویسندة خوبی خواهد شد، به شرطی که شیرین و شدید به کارش بپردازد و همینطور خودش را باور کند. نگاهی معنوی، با ظرائف شاعرانه و عواطف عاشقانه دارد که حاصل کارش را پاکیزه و مهذب و مطهر میکند. باری آنقدر تحت تأثیر نوشتهاش قرار گرفتم که مجبور شدم چند بار با گوشه دستمالم، اشکهایم را پاک کنم.
امروز نشسته بودم، و [اتوبوس] دو طبقه مالکاشتر، پر و پیمان، لِک و لِک، به طرف پایانه شهید فیاضبخش مینالید و میآمد که سوژه یک رمان بلند در ذهنم جرقه زد: چند سال قبل از انقلاب جوانی عاشق، بوی آن را استشمام میکند. خود را در معبر آن قرار میدهد. با دختری که بسیار دوستش میدارد و میخواهد ازدواج کند، رابطهاش را براساس انقلاب و مصالح آن تنظیم میکند. همینطور با شغلش، با دوستانش، فعالیتها، تشکیلات، کارهای فرهنگی، هنری، ورزشی، خانوادگی. دختر نمیتواند بیاید. میماند. انقلاب پیروز میشود، و پسر از او جدا میشود. ولی دلش پیش او میماند.
در صددم به امید خدا، دست به نوشتن رمانی بزنم. حوادث این رمان در برگیرنده اوجگیری مبارزات مردم ایران برای سرنگونی نظام شاهنشاهی و برپایی حکومت اسلامی خواهد بود. به همین بهانه چند روز است که در حال تورق و مرور دفترهای یادداشت سالهای آخر عمر نظام شاهنشاهی هستم. حالات و احوالاتی که در آن فضا و در آن سنین داشتهام، برایم عجیب است. نسبت به امروزم تفاوت زیادی داشتهام. آنچه برایم شگفتانگیز بود، تغییرات درونی و باروری احساسات و اندیشههای مذهبیام است. در حالی که اصلاً لازم نبود چنین دگرگونی و استحالهای در من رخ بدهد. همهچیز برای یک زندگی منطبق به خواسته دوران جوانی و سلیقه و پسند روز برایم فراهم بود.
تلقی نمادین از زبان وحی، یکی از تفاسیر مهم نظریه غیرشناختاری است که در میان اندیشمندان مسلمان و مسیحی، به ویژه عرفای مسلمان و مسیحی سابقه طولانی دارد.
به گزارش خبرگزاری قرآن ایران (ایکنا)، متن فوق بخشی از مقاله «نقد و بررسی نظریه نمادین در باب زبان وحی» است که توسط «ولی الله عباسی»، محقق و نویسنده نوشته شده و در آخرین شماره از فصل نامه «الهیات و حقوق» (شماره 25، پاییز 1386) آمده است.
یکی از سئوالات مهم و چالش برانگیز روزگار ما درباره قرآن کریم، این است که آیا می توان زبان قرآن را زبان نمادین و سمبلیک دانست؟ تلقی نمادین از زبان وحی، یکی از تفاسیر مهم نظریه غیرشناختاری است که در میان اندیشمندان مسلمان و مسیحی، به ویژه عرفای مسلمان و مسیحی سابقه طولانی دارد. «پل تیلیش» از متألهان جدید از این نظریه دفاع کرده است. برخی از روشنفکران مسلمان هم زبان قرآن را زبان نمادین یا رمزی می دانند.
این نظریه، نقد آن و چگونگی نمادین بودن زبان وحی در مقاله حاضر بررسی شده است. بحث از زبان وحی یا زبان قرآن، یکی از مباحث مهم قرآن شناختی و همچنین کلامی است که امروزه توجه برخی از قرآن پژوهان و پژوهشگران علوم دینی واقع شده است.
نویسنده در این مقاله در چند محور این میاحث را پی می گیرد. وی در ابتدای مقاله در بخشی با عنوان نظریات مختلف در باب زبان وحی به بررسی نظریه های موجود می پردازد. قلمرو گزاره های نمادین، تعریف نماد و ویژگی های آن، نمادهای دینی، مراتب نمادهای دینی، قرآن و زبان نمادین، از دیگر موضوعات مورد بحث در این مقاله است.
نویسنده در بخش پایانی این مقاله با عنوان نقد و بررسی به نقد و بررسی نظریه های مطرح شده می پردازد. در بخش هایی از این قسمت آمده است: آقایان دکتر «سروش» و «شبستری» نگاهی غیر معرفت بخش به گزاره های قرآنی دارند و اگر زبان قرآن را نمادین یا زبان حیرت می نامند، این نظریه را ضمن رویکردی ناسوتی و نگاهی غیرمعرفت بخش به قرآن اراده می دهند. برای چنین کسانی، گزاره های وحیانی بر فرض هم که قابل فهم باشد، پشتوانه واقعی ندارد و از ارزش ساقط می شود.
بنابر نظریه نمادین بودن زبان قرآن، نه تنها مراحل مطابقی آیات قرآنی اراده نشده است، بلکه معنای اراده شده نیز قابل فهمی اطمینان آور نیست؛ یعنی چیزی جز معنای حدسی و ظنی وجود ندارد، پس مقصود از زبان دین و حیرت به نظر آقایان سروش، شبستری و همفکرانشان، کاربرد معنای مجازی همراه با قرینه دال بر معنای اراده شده نیست.
در موارد کاربرد مجاز الفاظ، بر اساس قواعد خاص متعارف در هر زبان صورت می گیرد و به دلیل رعایت قواعد و قراین، مقصود گوینده در غالب این موارد برای فرد آشنا به قواعد روشن می شود. در چنین مواردی نه تنها معنای مورد نظر قابل فهم نیست، بلکه غالب کلام گوینده تأثیر بیشتری بر ذهن و روان شنونده بر جای می نهد، یعنی مقصود وی به نحو مؤثرتری روشن می شود، در حالی که در معنای مورد نظر روشنفکران پیش گفته هرگز فهم اطمینان آوری برای شنونده حاصل نمی شود.
خود قرآن کریم در آیات مختلفی مانند آیات 4 سوره ابراهیم، 62 سوره آل عمران، 23 سوره کهف، 108 سوره آل عمران و ... اعلام می دارد که زبان واقع نما و غیررمزی دارد و لذا نمی توان زبان قرآن را، رمزی و نمادین تلقی کرد و داستان های آن مانند داستان اصحاب کهف، که از واقعیتی خبر می دهند، غیرواقعی و رمزگونه به شمار آورد.
فصل نامه پژوهشی «الهیات و حقوق»، به صاحب امتیازی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، به مدیر مسئولی «محمد باقر فرزانه» و سردبیری دکتر «محمد امامی» منتشر می شود و به بهای 5000 ریال در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.
این شماره از فصل نامه که ویژه علوم قرآن و حدیث است به دبیری «غلام نبی گلستانی» منتشر شده، شامل مقالات «آداب گفت وگو از دیدگاه قرآن و حدیث» نوشته «جواد ایروانی»، «معرفی تفسیر احکام القرآن شافعی»، نوشته «علی اصغر ناصحیان»، «برکت در قرآن» تألیف «رضا وطن پور» و ... است.
همچنین در این شماره مقاله «تأثیر سید جمال بر رویکرد تفسیر در دوره معاصر» نوشته دکتر «خلیل زیاد محمد الدغامین»، با ترجمه «علی خیاط» و مقاله «تألیفات حجیت حدیث در شبه قاره هند» نوشته دکتر «خالد ظفر الله رندهاوا» با ترجمه «سید زوار حسین نقوی» آمده است و در پایان این شماره خلاصه های مقاله به دو زبان عربی و انگلیسی موجود است.
نام کتاب: حاجی آقا
نویسنده: صادق هدایت
ناشر: کتابهای پرستو - انتشارات امیرکبیر
حاجی آقا نام داستانی از صادق هدایت است. این داستان در زمان جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و محوریت آن بر شخصی به نام حاجی آقا، یکی از بازاریان تهران است.
حاج ابوتراب(حاجی آقا) برای رسیدن به اهدافش از هیچ عمل پستی دریغ نمیکند. کلیه صفات منفی انسانی را یک تنه داراست: دزد، کلاش، شارلاتان، عوام فریب، مال مردم خور، نان به نرخ روز خور، قاچاقچی، دروغگو، ریاکار، دلال، کار چاق کن، جاسوس، خبرچین، قاتل، بیرحم، خسیس و بد گمان...
نحو بیان داستان از دیدگاه سوم شخص است.
به ادامه بروید.
به ادامه بروید.
تعداد صفحات : 13